loading...
سن پاتوق sanpatogh
اطــــــــــــــلــــــــــــــــــاعـــــــــــــــــات

» بــــــســم الــلــه الـــرحـــمـــنــ الــرحــــيــــم «

» بــه  پــــایــگاه تفـــریحی ســــن پـــــاتــــوقــــ خــــوش آمــدید «

»  ســـن پــــاتــــوقـــــ در زبان ترکی یعنی پـــاتــــوقــــ تـــو «

» به علت بــــــــروز بـــــــودن از صفحات دیگر بازدید کنید «

» الـلـهـم صـلـی عـلـی مـحـمـد و الــ مـحـمـد و عـجـل فـرجـهـم «

» تـمـام مـطـالـب ایـن سـایـت طـبـق قـوانـيــن جـمـهـور اسـلامـی ایـران هـسـت «

« ما در روز بیشتر از 10 مطلب میزاریم پس از صفحه هات دیگر نیز بازدید کنید »

.:: برای سفارش تبلیغات یا تماس با ما از ایمیل استفاده کنید sanpatogh@gmail.com ::.

تولبار سایت
Get our toolbar!

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
عـــــــــــکس 3ــــکـــ30 در ساحــــــــــل خـــــــــزر!!!!+18 14 14393 ami
طراحی رایگان بنر برای شما 77 7184 mra2000
دخترا یکی زیاد کنن پسرا یکی کم کنن....بازی بدون عضویت 10 2547 morteza
از تولید به مصرف+عکس(اگه جنبه داری ببین،اگه نه نیا حواهشا 5 2273 morteza
درد دلـــــــــ با آقایــــــــ ایرانسلـــــــــــــــ خیلی جالب 4 1343 morteza
عــکــس های کم یاب و زیبا (نبینی نصف عمرت...) (آپدیت پذیر) 186 6648 turkam
پیش بینی 3 1139 mina
شوخی با رونــــــــــــــالدو و مســـــــــــی 2 1460 mina
تفاوت های جالب زن و دوست دختر(فقط خنده) 3 2038 samira2013
10 عدد از ترسناکــــــــــ ترینـــــــ شکنجه‌های قرون وسطی! 2 1367 3257539797
مناجات نامه خواجه عبدالله ..:: رایــــــــانه ایــــــــــ ::.. 2 1121 3257539797
چرا یک دانش جو نمی تواند درس بخواند ؟ § طنــــــــــــــــــز 0 961 sub98
عکس های مــــــتـــــــــحـــــــــــرک (اپدیت پذیر،با لینک سالم) 1 1108 sanpatogh
بدن کاریکاتوریستی که به پیامبر توهین کرده بود سوخت ( حتماً بخونید) 1 1416 turkam
تست خنده دار 0 955 sub98
ماجرای طنـــــــــز ( نخونی از دستت رفته) 0 1146 sub98
یاد گرفتن زبان ترکی ............. 4 1642 sanpatogh
دانلود نسخه ی بازی پرندگان خشمگین جنگ ستارگان 0 954 sub98
خنــــــــــــــــــده بـــــــــــــــــازار 1 1064 sanpatogh
رکورد بازی انلاین فکری در اینجا 2 1080 sub98
S♥ P بازدید : 541 چهارشنبه 22 آذر 1391 نظرات (0)

دوستان ما مطالب را برای اعضاء نمیزاریم،برای پیشرفت ما لطفا" عضوء شوید

 

سن پاتوق

 

 

طنز : تفاوت عروسی رفتن دخترها و پسرها
 

 

عروسی رفتن دخترها:
 
دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟!
 
 
توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار ” پرو” لباس داره…
 
اون دامن رو با این تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال!!
 
ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!!
 
ادامه ی مطلب را دنبال کنید…
 
بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد…حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه…اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و…که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه…
 
حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه…مثلا ممکنه ” شینیون” کنه یا مدل دار سشوار بکشه…!
 
البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامشم حفظ بکنه…
 
یه رژیمی هم برای پوست صورت و بدنش می گیره..! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم!
 
ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی(اینا دستور غذا نیستا!!)گرفته تا لیمو ترش
 
خوب، روز موعود فرا می رسه!
 
ساعت ۸ صبح از خواب بیدار می شه( انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم،…بالاخره ساعت ۱۰ تا ۱۰:۳۰ می یاد بیرون…( البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره…که تا ساعت ۱۱ در حمام تشریف داره!)
 
بعد از ناهار…!
 
لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت ۱:۳۰ بعد از ظهر…
 
توی آرایشگاه کلی نظر خواهی می کنه از اینو اون که چه مدل مویی براش بهترتره، هر چی هم ژورنال آرایشگر بنده خدا داره رو می گرده آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!!
 
ساعت ۳ می رسه خونه… بعد شروع می کنه به آرایش کردن…!
 
بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره( که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری از چهره ی زیباش می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!!
 
ساعت ۸ عروسی شروع می شه…یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!!
.
.
.
 
عروسی رفتن پسرها:
 
اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگی یا دو، سه ساعت قبل هیچ فرقی نمی کنه!!
 
روز عروسی، ساعت ۱۲ ظهر از خواب بیدار می شه… خیلی خونسرد و ریلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه های تلویزیون رو می بینه!
 
ساعت ۶ بعد از ظهر، اون هم حتما با تغییر جو خونه که همه دارن حاضر می شن یادش می افته که بعله…عروسی دعوتیم..!
 
بعد از خبر دار شدن انگار که برق گرفته باشنش…! می پره تو حموم…
 
توی حموم از هولش، صورتشم با تیغ می بره…!!( بستگی به عمق بریدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسی!)
 
ریش هاش زده نزده( نصف بیشترو تو صورتش جا می زاره!!)از حموم می یاد بیرون…
 
ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهره…هنوز تصمیم نگرفته چه تیپی بزنه، رسمی باشه یا اسپرت…!
 
تازه یادش می افته که پیرهنشو که الان خیلی به اون شلوارش می یاد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه می کنه می بینه چند روز پیش درزش پاره شده بوده و یادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!
 
کلی فحش و بد و بیراه به همه می ده که چرا بهش اهمیت نمی دن و پیرهنشو تو کمد لباساش بوده رو پیدا نکردن و اتو نکردن و شلوارشو چرا از علم غیبشون استفاده نکرد که بدونن که نیاز به دوختن داره…!
 
خلاصه…بالاخره یه لباس مناسب با کلی هول هول کردن پیدا می کنند و می پوشه(البته اگر نیاز بود که حتما به کمد لباس پدر و بردار هم دستبرد می زنه!!)
 
ساعت ۸ شب عروسی شروع می شه، ساعت ۹:۳۰ شب به شام عروسی می رسه..! البته اگر از عجله ی زیادش، توی راه تصادف نکرده باشه دیر تر از این به عروسی نمی رسه!!
 
منبع:3علی3
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    میزان رضایت از سایت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 823
  • کل نظرات : 121
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 828
  • آی پی امروز : 145
  • آی پی دیروز : 164
  • بازدید امروز : 720
  • باردید دیروز : 404
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,985
  • بازدید ماه : 23,508
  • بازدید سال : 179,238
  • بازدید کلی : 2,056,674